افسردگی و نابینایی
افسردگی و نابینایان
از دیرباز بینایی به منزله زیبایی و درک روشنایی و حیات تلقی شده و نابینایی به منزله زشتی، تاریکی و بی بهره ماندن از درک حیات مورد تعبیر و تفسیر قرار گرفته است. این بینش با توجه به عدم برخورداری افراد نابینا از فرصتهای آموزشی و شغلی مناسب در طی قرون متمادی به صورتی فراگیر و پایدار باقی مانده است.
با بررسی آمارهای بین المللی و توجه به متجاوز از چهارصد میلیون معلول و ناتوان در سراسر جهان و افزایش چشمگیر این جمعیت اهمیت تعلیم و تربیت، رفاه، اشتغال و بالاخره نحوه زندگی افراد استثنایی آشکارتر می شود.
آمارهای منتشره نشان می دهد از هر ده نفر مردم جهان یک نفر شناخته یا ناشناخته با معلولیت یا کمبودی درگیر است. با این حساب با توجه به تلاش و کوشش که در یکی دو قرن گذشته در ارائه فرصتهای اموزشی و شغلی افراد نابینا مبذول شده است از مجموع 650 هزار نفر جمعیت نابینای ایالت متحده، تنها چیزی، رقمی حدود 30% افراد مذکور از مزایای تحصیلی و شغلی مناسب برخوردار و بقییه افراد شاید تنها به صرف نگرش نامسائدی که نسبت به معلولیت نابینایی خود دارند از این مزایا محروم ماندهاند. این در حالی است که این کشور بیشترین امکانات را از نظر اقتصادی، فرهنگی، علمی، اجتماعی و تکنولوژی در اختیار دارد. بر اساس آمار گزارش سالانه انستیتو بین المللی نابینایان هدلی در سال 1989 تعداد کل جمعیت نابینایان دنیا در حدود 40 ملیون نفر برآورد شده است. از این تعداد حدود 66% جمعیت در کشور های فقیر و عقب نگه داشته آسیا و آفریقا زندگی می کنند که در بعضی از موارد از حداقل امکانات مربوط به زمینههای آموزشی و شغلی نیز برخوردار نیستند. تا کنون آمار دقیقی در خصوص درصد افراد نابینا نسبت به جمعیت کل کشور ما ایران ارائه نشده است. لیکن بر اساس درصد برآوردهای سازمان بین المللی تعداد این افراد در کشور ما حدود 5 در 1000 تخمین زده شده است. بنابراین، تعداد نابینایان 250 تا 300 هزار نفر برآورد می شود. در بسیاری از موارد، تطابق با نابینایی و چگونگی پذیرش معلولین از سوی اجتماع فشار روانی فراوانی را بر شخص نابینا وارد می سازد که می تواند سلامت روانی وی را خدشه دار سازد. اکثر مردم برداشتهای غلطی از فلسفه نابینایی دارند، همین نگرش تطابق فرد نابینا را با اجتماع دشوار میسازد.
پروفسور کافمن معتقد است، علت اینکه افراد بیش از هر معلولیت دیگری از نابینایی و روبرو شدن با افراد نابینا واهمه دارند، این است که به برقراری ارتباط اولیه با آنها خود را دچار سردرگمی می بینند. زیرا مردم قبل از استفاده از شیوه بیان در برقراری ارتباط به ازای نگاهشان از افراد نابینا پاسخی دریافت نمی کنند. این عدم ارتباط اغلب واکنشهای نامطلوبی را در نابینایان برمی انگیزد.
یکی دیگر از واکنشهای رایج که شخص نابینا احتمالا ممکن است ظاهر سازد، افسردگی است. حالت افسردگی می تواند در افراد مستعد ایجاد نگرانی کند و از آن جایی که افسردگی معمولاٌ به دنبال تجارب ناراحت کننده به وجود میآید، بنابراین افراد نابینا و نیمه بینا به علت وجود نقصی در خود احتمالا مستعد ابتلا به افسردگی هستند. اتکا به دیگران از عواملی است که باعث اضطراب و افسردگی در نابینایان می شود و میزان این اضطراب در دختران نابینا بیش از پسران نابینا است.
همچنین زندگی در محیطهایی غیر از محیط گرم خانواده همچون مؤسسات شبانه که نمیتوتنند محیط مناسبی برای رفع فشارهای درونی فرد نابینا باشند، سبب می شود شخص نابینا به فردی افسرده و بدبین تبدیل شود. هر اندازه جامعهای در برابر افراد استثنایی احساس مسئولیت بیشتری نماید و منابع مالی و انسانی زیادتری را به این امر اختصاص دهد، آن جامعه دارای فرهنگ و اقتصادی پیشرفتهتر است